ریسمان های کیهانی؛ خیال یا واقعیت...

جهان ما با سه بعد فضایی، تنها یک جهان از میان جهان های بی شمار شناور در پهنه کائنات است


 

این کار تا حدی شبیه آن است که از تپه مجاور میدان جنگ بالا رفته و از ارتفاع (یعنی بعد سوم)، صحنه دوبعدی جنگ را نظاره کنیم. تنها در این صورت است که به ارتباط پنهان موجود مابین بخش های مختلف عملیات پی برد

 نظریه ریسمان ها  

در نظریه ریسمان ها :که تمامی جهان را متشکل از ریسمان های انرژی مرتعش یک بعدی  می داند؛که در 9 بعد مکانی و یک بعد زمانی درحال ارتعاش هستند. در سال 1995، «ادوارد ویتن» از موسسه مطالعات پیشرفته پرینستون امریکا و «پائول تاونسند» از دانشگاه نظریه F، را مطرح کرد نظریه مزبور، پیامدها و چالش های فلسفی عمیقی را نیز با خود به میدان آورده است.بیش از یک بعد زمانی در هستی چندان استقبال نمی کنند چراکه از درون چنین ایده ای، مسائل عجیب و غریب بسیاری سر در خواهند آورد.» علت این امر نیز کاملاً واضح است.

 اگر زمان همانند یک خط راست یک بعدی باشد، در این صورت هر لحظه زمانی روی این خط، یا قبل از یک لحظه مفروض دیگر قرار می گیرد یا بعد از آن. بدین ترتیب، آینده و گذشته به خوبی قابل تعریف خواهند بود و هر مجموعه ای از رویدادها الزاماً توالی مشخصی خواهند داشت.

 اما با افزودن یک بعد زمانی دیگر، خط زمان تبدیل به صفحه زمان خواهد شد. اما در چنین جهانی چگونه می توان آینده و گذشته را مشخص کرد؟ چگونه می توان ارتباط مابین رویدادهای هستی را مشخص کرد، در حالی که نحوه ارتباط میان علت و معلول اساساً برای ما ناشناخته خواهد بود؟

 

در جهانی با بیش از یک بعد زمانی، حتی از این هم پیچیده تر خواهند بود چراکه ابعاد زمانی، تفاوتی اساسی نسبت به ابعاد مکانی دارند؛ بعد زمان همواره به جای علامت مثبت، با علامت منفی در معادلات ظاهر می شود و به همین دلیل هم با وارد کردن ابعاد زمانی جدید به معادله ها، سروکله انواع و اقسام پدیده های عجیب و غریب دیگر هم به طور خود به خودی در معادلات پیدا می شود، پدیده هایی نظیر امکان سفر با سرعتی فراتر از سرعت نور، فوتون هایی با جرم منفی، رویدادهایی که مجموع احتمال وقوع تمامی حالت های ممکن آنها به یک نمی رسد و...

برخی فیزیکدان ها معتقدند تنها نقاطی در جهان ما که امکان ظهور آثار این بعد اضافی در آنجاها وجود دارد، قلب سیاهچاله ها هستند. در ضمن، بسیاری از کیهان شناسان بر این باورند که گذشته از جهان ما، جهان های بی شمار دیگری نیز در پهنه کائنات وجود دارند و هریک از این جهان ها ممکن است تعداد ابعاد مکانی و زمانی کاملاً متفاوتی نسبت به جهان ما داشته.ولی سوال این جا است . این هم ارزی جرم و انرژی که با معادله E = mc2 بیان می شود. در این حال بایستی بین جرم در حال حرکت و جرم در حال سکون جسم تمایز قایل شد. ممکن است جرم در حال سکون جسم را با نام (جرم سکون) و یا (جرم واقعی) مشخص نمود، اما در فضا _زمان ، زمان هم به عنوان یک مولفه فضایی در فاصله ها تاثیر می گذارد و در واقع تار و پود آن با فضا در هم بافته شده است .اینجاست که پارادوکس دو قلو مطرح میشود که در آن پرسش هم این سوال مطرح است که کدام سامانه متحرک و کدام ساکن است .    

فرض کنید که دو خواهر دوقلو :مثل دختر های دو قلوی من(حورا - عذرا) را در لحظه ای از هم جدا می کنیم و یکی در زمین می ماند و دیگری با سرعتی ثابت و نزدیک به نور مدت زیادی را از وی دور می شود و زمانی که باز می گردد متوجه می شود مدت ها گذشته است !اما سوال اینجاست که اگر سرعت او ثابت بوده است پس او اتساع زمانی را برای خواهر دیگر هم در نظر میگرفته است ( زیرا او هم با همین سرعت نسبت به او حرکت می کرده است ) پس چرا اتساع زمان برای او اتفاق افتاده است نه برای خواهرش . حال سوال در اینجا این است چرا ؟ یک ذره در سیاهچاله به دو ذره تبدیل میشه که یکی انرژی مثبت و دیگری انرژی منفی داره.و دو ذره مجازی به وجود می آورند  و بعد از مدتی به هم می خورند و از بین می روند؟

 البته بخشی از جواب سوال در کتاب جهان در پوسته گردو هاوکینگ هست.گفته ؛که اگر یکی از این ذرات در افق رویداد به دام بیفتد ذره ی دیگر می تواند به راحتی به حالت خودش به چرخد که در آنصورت از حالت مجازی به واقعی تبدیل می شود و اون ذره ی منفی هم به نوعی یک انرژی منفی به سیاهچاله وارد می کنه . ..................